انچه که مسلم است شهر شوش انطور که اشور بانیپال گفته است کاملا نابود نشده است چرا که این شهر در در زمان هخامنشیان یکی از پایتختهای چند گانه ی انان بوده است. البته ممکن است این شهر در ان زمان دوباره احیا شده باشد.
درهزاره چهارم ق.م زمانی که سومریها در حال ساختن تمدن خود بودند ایلامیها نیز به این امر دست زده بودند اما پیشرفت سومریها بیشتربود.چرا که انان زود تر از ایلامیها به خط
(خط میخی) که یکی از مهم ترین دست اوردهای بشر بود دست یافتند. در بین تمدنهای سرزمین ایران تنها دو تمدن دارای خط بوده اند. اول تمدن جیرفت-دراینده به ان خواهیم پرداخت-دوم تمدن ایلام وبقیه ی تمدنها خط را از تمدنهای بین النهرین واز سامیها اقتباس کرده اند.ایلامیها در ابتدا دارای خط تصویری بوده اند که تا به امروز رمزگشایی نشده است اما بعد خط میخی سومری را اقتباس کردندوبیشتر الواحی که از انان به دست امده به زبان ایلامی و به خط میخی سومری ویا اکدی است که کامل شده ی خط سومری است.
ریشه ی زبان ایلامیها مانند نژادشان نا مشخص است .والتر هینتس ایران شناس المانی معتقد است زبان ایلامی از ریشه ی دراویدی است اما این نظر چندان مورد استقبال قرار نگرفته است چون ساختار زبان دراویدی با زبان ایلامی متفاوت است . نژاد انان نیز نامشخص است و بر ما معلوم نیست که انها از کجا به منطقه ی خوزستان کوچیده اند . البته در اینجا باید به این نکته اشاره کنم که مورخین غربی سعی دارند این موضوع را بقبولانند که لزوما اقوام کهن از جاهای دیگر به سرزمینهای دیگر کوچیده اند و پس از این جابجاییها تشکیل تمدن داده اند .به نظر این حقیر این نظریات نمی تواند در مورد همه ی اقوام صادق باشد.و در همین راستا معتقدم ایلامیها بومی همان منطقه بود ه اند.همانطور که سومریها در جنوب بین النهرین بومی ان منطقه بوده اند. در کاشی کاری ای که از دوره ی هخامنشی درشوش از یک سرباز ایلامی بر جای مانده نشان میدهد که ایلامیها دارای رنگ پوست تیره و بینی غیر سامی بوده اند که همین امر سبب شده بعضی گمان کنند که انها از افریقا به ایلام کوچیده اند . همانگونه که بیان شد هیچ یک از نظریات درباره ی نژاد وزبان ایلامیها به اثبات نرسیده است....
ادامه دارد..........